• خانه 
  • تماس  

دل گویه حر

19 آبان 1392 توسط پیشنمازی

عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سر آوردم

گناهی از تمام کوه‎ها سنگین‎تر آوردم

من آن حُرّم کز اول خویش را سد رهت کردم

تو را در این زمین بین هزاران لشگر آوردم

به جای دسته گل با دست خالی آمدم اما…

دلی صد پاره‎تر از لاله‎های پرپر آوردم

نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت

ولی بر حنجر خشکیده‎ات چشم تَر آوردم

غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان

فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم

گرفته جان به کف در محضرت، فرزند دلبندم

قبولش کن که قربانی برای اصغر آوردم

سرشک خجلت از چشمم چو باران بر زمین ریزد

زبان عذرخواهی بر علیّ اکبر آوردم

همین ساعت که بر من یک نظر از لطف افکندی

به خود بالیدم و مانند فطرس پر بر آوردم

بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عبّاست

که روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم

چه غم گر جرم من از کوه سنگین تَر بُوَد میثم

که سر بر آستان عترت پیغمبر آوردم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: معصومین لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدرسه علمیه حضرت نرجس«س» ساری

در عرصه خلوص و عبودیت جرعه نوش چشمه معرفتش باشیم

ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • فرهنگی
    • معصومین
  • مقام عظمای ولایت
  • اعتقادی
  • بهداشت و سلامت
  • اخبار مدرسه
  • عکس ها
  • ظرائف ولطاف
  • درسهایی ازامام(ره)
  • پیام شهدا
  • دلنوشته ها
  • داستانک
  • همسرداری
  • مناسبت ها
  • پژوهشی
  • دست نوشته طلاب

اوقات شرعی

خبرنامه

آمارگیر حرفه ای سایت

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس