ســـلام بـر شــــمـا
به وبلاگ مدرسه علمیه حضرت نرجس سلام الله علیها خوش آمدید
به وبلاگ مدرسه علمیه حضرت نرجس سلام الله علیها خوش آمدید
صدای پای عید میآید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است.
از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاکترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است.
عید فطر؛ عید پایان یافتن رمضان نیست. عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد میشود.
رمضان کورهای است که هستی انسان را میسوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر میآورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است.
بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شدهایم؛ اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم؛ عید فطر، عید ما نیست.
روزه ، تمرین کلاس زندگی، درس ایثار و خلوص و بندگی، روزه ، زنجیر هوا گسستن است، دیو و بت های درون بشکستن است …
سر زد ز افق نورى در کوچه شیدایى
عطرى زده بر بستان آن ماه شکیبایى
گسترده به زیبایى خالق ز کرم ماهى
بر خوان کرم بینم حورى وش رعنایى
آمد به سراى دل سى روز شکیبایى
هرگز نبود ماهى این سان همه زیبایى
هر صبح سحر آید آیات سماواتى
هر شام اذان گوید بر سفره مینایى
با اشک زنم جامى لبریز به تنهایى
با عشق تو برخیزم از بستر تنهایى
آن شب که قدرش بهتر زهزاران شب
اشکى است که مىریزم بر صحن تماشایى
کان شب که به خلوتگه بر سجده فرو افتم
از یار طلب سازم آن جام مسیحایى
دربارگهت یا رب سرگشته و حیرانم
بخشش ز تو مىخواهم اى صاحب زیبایى
بخشش ز تو مىجویم از عشق تو مىگویم
نالان به سر کویم اى چاره تنهایى
یک بار دگر آمد این ماه اهورایى
بر خوان کرم بنشین این است شکوفایى
احمد سردشتى
فرا رسیدن ماه رمضان بر شما مبارک
مهم ترین وظیفه انسان از دیدگاه علامه طباطبائی:
« ما بزرگترین و مهمترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شئون زندگی ما مهم تر از آن نیست، اینست که خودمان را درست بسازیم. »
راستی دوست عزیزم
تا الان خودت را چطور ساخته ای؟
˙·٠•●♥♥●•٠·˙
• یا ابا صـالــــح المهـــدی،
دلـــــــم به مهـــر تــو
صـد پـــاره بـاد . . .
و هر پـاره، هـــزار ذره،
و هـــر ذره
˙·٠ در هـــوای تــو بـاد . . .
˙·٠♥•
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت
ســلام بر تـو؛ آن گاه که نمـاز می گزاری و قنوت می خوانی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدَ
ســلام بر تـو؛ آن گاه که رکوع و سجود می آوری
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّر
ســلام بر تـو؛ آن گاه که «لا اله الا الله» و «الله اکبر» می گوی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر
ســلام بر تـو؛ آن گاه که (خدا را) می ستایی و آمرزش می خواهی.
و ای مجری حق!
میلاد تو، قصیده بی انتهایی است که تنها خدا بیت آخرش را می داند؛
بیا و حُسن ختام زمان باش!
♥ اَلّلـهُـــــمَّـ عـجّــــل لِـوَلیِّــڪَـــــ الـفَـــرَج ♥
از قدیم شنیدیم که گفتند “عبادت بجز خدمت خلق نیست”
این مصرع که تبدیل به مثل هم شده مشتمل بر یک حقیقت دینی و البته یک اشتباه است. بارزترین جنبه اجتماعی عبادت، خدمت به مردم و برآوردن نیازهای آنان است ولی اینگونه نیست که عبادت بجز خدمت خلق نباشد. البته در مقام استعاره می توان چنین سخن گفت ولی گاهی مشاهده می کنیم که از همین مضمون غلط برداشت نادرستی می کنند و از عبادات واجب فردی غافل می شوند به این بهانه که عبادت بجز خدمت خلق نیست! پیامبران الهی و امامان معصوم، دلسوزترین و خدمتگزارترین انسانها نسبت به جامعه بوده اند و برای هدایت مردم و در آسایش بودن آنها مشکلات طاقت فرسایی را به جان می خریده اند.
قرآن کریم، درباره پیامبر اسلام می فرماید:
«به درستی که برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به (هدایت) شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است.» (سوره توبه، آیه ۱۲۸)
در همین رابطه روایت بسیار زیبا از وجود مبارک حضرت سیدالشداء علیه السلام بیان شده است:
«مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِن، فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ كَرْبَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ.»
«هركس گره اى از مشكلات مؤمنى باز كند و مشكلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشكلات دنیا و آخرت او را اصلاح مى نماید.» (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۲۱)
از مرحوم آیت الله بروجردی نقل است که فرمود:
«در ایام اقامتم در بروجرد، شبی در خواب دیدم به خانه ای وارد شدم، گفتند: رسول خدا صلی الله علیه وآله آنجا تشریف دارد، وارد شدم و سلام کردم و در آخر مجلس که جا بود، نشستم. دیدم حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله در صدر مجلس جلوس فرموده است و بزرگانی از علما و زُهّاد در کنار ایشان نشسته اند و مقدّم بر همه و نزدیکتر از سایرین به رسول خدا صلی الله علیه وآله، سید جواد طباطبایی ـ برادر کوچکتر علامه سید مهدی بحرالعلوم ـ نشسته است.»
به فکر فرورفتم که در میان این جمع، کسانی هستند که هم عالِمتر از سید جوادند و هم زاهدتر از او، چرا این امتیاز، نصیب سید جواد شده است. در همین اندیشه بودم که نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «سیدجواد به کار مردم و اهل حاجت، از همه کوشاتر بوده است.»
به قول حافظ:
چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گِره گشا می باش
———————————-
* منبع: سایت بوریا
سلام ماه شعبان، سلام بر مواليد بي نظير تو، سلام بر مهدي، سلام بر حسين، سلام بر زينت عبادت کنندگان و سلام بر عباس .
سرآغاز تو ابالفضل است، باب ورود به حريم حسين، و نهضتي که به دست فرزندش ادامه يافت، تا به دست مهدي رسيد.
سلام بر اسرار تو که سر الاسرار عالم است. کليد غفران ماه رمضان تويي، و پله کان عروج در مهماني الهي.
مناجات امير مؤمنان را در شبهاي تو شنيده ام، از راز و نياز علي در شبهايت بزرگي تو را فهميدم.
بالهاي مهربانيت را براي من بگشا، بگذار زير پرو بال تو آرام بگيرم.
ماه شعبان ! اينجا سرد است، تاريک است، و من از تارکي مي ترس.
ماه شعبان، بتاب، بتاب بر يخهاي زمستانيمان.
چه زيباست مهماني الهي، بعضي از اول رجب مهمانند، برخي با تو آغاز کرده اند، و برخي با رمضان.
خوشا به حال آناني که سه ماه مهمان خدايند.
عيد فطر براي رمضانيان زيباست، براي شعبانيان زيباتر و براي رجبيون وصف ناشدني !
رجب که از دستمان رفت، تو برايمان نور افشاني کن، خوش آمدي، سلام ماه شعبان .
مردم شهری که همه در آن می لنگند
به کسی که راست راه می رود می خندند …
1) عدهای ایمان ندارند و نماز نمیخوانند: «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»
[قیامة، 31]
2) عدهای مانع نماز دیگران میشوند: «أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهى * عَبْداً إِذا صَلَّى»
[علق 9 ،10]
3) عدهای نماز را مسخره میکنند: «وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً»
[مائده 58]
4) عدهای بینشاط نماز میخوانند: «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى»
[نساء 142]
5) عدهای گاهی نماز میخوانند و گاهی نماز نمیخوانند: «(فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ *
الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»
[ماعون 4 - 5]
6) عدهای به خاطر رسیدن به دنیا، از نماز کم میگذارند: «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً»
[جمعه، 10]
من نبودم و تو بودی ،
بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی ،
حالا سالهاست که با بودنت زندگی می کنم ،
هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستی
ببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،
ببخش تمام نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،
اعتراض ها و درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داد
دستانت را می بوسم و پیشانیت را ،
که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود ،
خاک پایت هستم تا هست و نیست هست
به حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم می کنم
خجسته میلاد سرچشمه ی عشق و عدالت، باب علم و معرفت امیرمومنان حضرت علی علیه السلام و روز پدر گرامی و تهنیت باد.
فقـــط مــی گوییم
تحـصیلات خـــوب مـــی خـــواهــم
کار خــوب ؛همســر خــوب
زنـدگی خـوب ؛آرامش
فرزنـدان خـوب ؛ عـزت و احتــرام
قــدرت ؛سـلامتی
مــی خــواهــم.
ولـی نمی شـنویم پاســخ خــــدا را که مــی گویـــد:
تـــو بنـــدگــی کن ؛ همه چـیز مـــال تـــو
|حتـــی مـــن “
ورق هاى دفتر من سیاه مى شوند و گیسوان تو سپید
من قد مى کشم تا تو نفس مى کشى…
هر روز
در تو پیامبرى بامن سخن مى گوید
که چشم هایش از بى خوابى سُرخ اند
آه!
در کلاس درس تو
حتى تخته سیاه روسفید شد
من هنوز شرمنده…
آورده اند که…
شخصى در مدینه، مدرسه اى بنا کرده و به آموزش کودکان مشغول بود. روزى یکى از فرزندان امام حسین علیه السلام به مدرسه وى رفت و آیه شریفه «الحمد لله رب العالمین» را آموخت. وقتى به منزل برگشت، آیه را تلاوت کرد و معلوم شد آن را در مدرسه از معلم آموخته است.
امام حسین علیه السلام هدایاى بسیارى براى معلم فرستاد؛ آن گونه که موجب شگفتى گروهى از یاران آن حضرت شد.
آنها نزد امام آمدند و عرض کردند: آیا آن همه پاداش به معلم رواست که شما در برابر آموزش یک آیه، این همه براى وى فرستاده اید؟ حضرت فرمود: آنچه دادم، چگونه برابرى مى کند با ارزش آنچه او به پسرم آموخته است؟